محل تبلیغات شما



   زیارت اربعینی که امروز انجام می گیرد، بخشی از همان زیارت رایج حرم امام حسین علیه السّلام است که در زمان خاص و روزهای منتهی به چهلم بعد از عاشورا انجام میشود، بنا بر گفتۀ مشهور نخستین بار جابر بن عبدالله انصاری صحابی پیامبر (ص) همراه کسی دیگردرهمان سال شصت و یک هجری که  قیام عاشورا واقع شد شاید چهل روز پس از واقعه، مدفن و جای شهادت امام حسین (ع) و یارانش را  زیارت نمود و پس از او مشتاقان و دوستداران حسین (ع) که سخت سوگوار آن حضرت و یاران شهیدش بودند برای احساس نزدیکی بیشتر با آن حضرت و یارانش زاری بر تربت آنان و یافتن آرامش درونی به زیارت قبر آن شهیدان خدایی می رفتند. بنابراین زیارت قبرهای امام حسین (ع) و یاران شهیدش از بدو واقعه آغاز شده و کم کم به مراسم و فرهنگی رایج در بین دوستداران حسین (ع) تبدیل شده است تا جایی که بعد از سالها مردم بسیاری راهی کربلا می شدند و در برهه هایی از تاریخ، برخی از خلیفه ها حاکمان و سلاطین مانع انجام آن مراسم می شدند مانند هارون عباسی و بعدا متوکّل عباسی، حتی درتاریخ معاصر حکومت بعث در عراق نیز مانع انجام آن شد و برای مدتها هیچ ایرانی یی کربلا نرفت. 

  اما از ده بیست سال گذشته سنّت زیارت امام حسین (ع) توسط ایرانیان از سرگرفته و در چند مرحله  گسترده ترشد: 


      شعار مبارزه با تروریسم، بهانه ای برای لشکرکشی های دو دههٔ اخیر بوده است، حمله به افغانستان و بعد هم عراق با شعار مبارزه با تروریسم، انجام شد و لشگرکشیها به سوریه و یمن و . در پی جنگهای داخلی در این کشورها در دههٔ اخیر در همه با همین شعار و با تظاهر به مبارزه با تروریسم، و در واقع برای اهداف ی اقتصادی  انجام شد.
    و حالا ترکیه نیز با همین شعار مبارزه با تروریسم» به سرزمین کردان سوریه هجوم آورده است. در حالی که دیگر شعار و بهانهٔ  مبارزه با تروریسم، برای مردم خاور میانه معنای واقعی خود را از دست داده است.
   رفتار دولت ترکیه با کردهای سوریه، به خاک و سرزمین کردها است. و این حمله به حریم کردها و به زندگی و امنیت کردهاست.
 این را محکوم میکنیم و آنرا یک حرکت مشکوک می دانیم. بویژه در شرایطی که مسئلهٔ ایران و عربستان و یمن، به شدت بی سابقه رسیده است و دولت هند به حقوق و حریم مردم جامو و کشمیر کرده و  که لیبی در حالت جنگ داخلی است، اینک حملهٔ ترکیه در این شرایط آشفته و ناامنی که کشورهای خاورمیانه دارند، چه معنی میدهد، در حالی که از دولت تقریبا با ثباتی مثل ترکیه انتظار میرود، گامی در جهت کاهش تنش ها و گسترش صلح و ثبات بردارد؟
    در پایان گفتنی است که این حمله باعث ناراحتی و نگرانی بسیاری از ما ایرانی بویژه کردها شده است که هم نژادهای خود را مورد هجوم نظامی های ترکیه می بیننم!


   برپایۀ گزارش الجزیره، به گفتۀ خبرگزاری تسنیم 1500 تن از کشمیریها بعد از گذشت 65 روز، هنوز دربازداشت نیروهای نظامی دولت هند هستند وبرخی شان در جاهای ناپیدا گرفتار و بازداشت هستند و خانوادهای کشمیری نمی توانند با عزیران گرفتارشدۀ دیدار کنند و هم از جای بازداشت آنان بی خبرند. با اینکه برخی از این بازداشت شده ها به بیماریهای سخت مبتلا هستند.

    و همۀ مردم کشمیر از نیمۀ ماه امرداد امسال تا کنون، 65 روز است که زیر حکومت نظامی دولت هند، و در خانه های خود در حصر ارتش هند گرفتار هستند و بازارهای آنان بسته است. اما از سوی جهانیان برای یاری و رهایی آنان، کارسازی نشده است .

    آخرین خبر از حال و روز برخی از مردم کشمیر را تسنیم از زبان الجزیره بیان کرده است که خلاصۀ آن وعکسهایی نیز از آن  گزارش را تماشا می نمایید:  

    صحنه ای از سرکوب مردم کشمیر بدست نیروهای نظامی دولت مرکزی هند.

   خانۀ محمد ایوب، پیرمرد 60 سالۀ کشمیری و داروهایی که نتوانسته به پسربازداشت شده اش پرویز احمد برساند. پرویز احمد  33 ساله و مبتلا به بیماری سرطان است.

   مادر پرویز احمد می‌گوید:" پرویز احمد باید هر شب پیش از خواب دو پماد را به پوستش بمالد و گرنه لایه های پوستش از بین می رود. ما نگران او هستیم و هر روز گریه و دعا می‌کنیم. "

           خانوادۀ پرویز احمد دادخواستی نیز به دادگاه عالی جامو و کشمیر فرستادند. اما پرویزاحمد طبق قانون امنیت عمومی PSA بازداشت شده است.قانونی که دولت هند را مجاز می‌داند که هر فردی را تا دو سال بدون مدرک را بازداشت کند! حداقل 350 نفر طبق ماده PSA بازداشت شده‌اند. 


        داستانهای همپیوند با قیام عاشورا گرچه سوک و غم انگیز هستند اما در حد کمال درس آموز نیز هستند. و  سنجش آنها با واقعیت های امروز، درسها و عبرتهای تازه ای به ما می آموزد. بنگرید به داستان زیر که هم ستمدیدگی امام حسین (ع) را میرساند و هم ما را در شناخت مردم و جامعۀ امروز یاری می کند. 

                                                              

       بعد شهادت امام حسین علیه السّلام، آن سپاه بی شرف و ستمگر و پست زیر فرمان ابن سعد، به سوی حرم امام حسین تاختند برای غارت خیمه ها و اهل بیت امام حسین (ع). در این باره فاطمه دختر بزرگ و شهیر و بنام امام حسین، که شوربختانه در ادبیات و خطابه های امروزی که بنام عاشورا جاافتاده نام او همواره سانسور است روایتی دلخراش و جالب و درس آموز دارد!  

    فاطمه که آن زمان حدود ده سال داشت مگوید: سپاه ستم که به سوی ما یورش آورد هر یک به سویی گریختیم و یکیشان مرا دنبال کرد و با ته نیزه بر پشت من زد که زمین خوردم و او مرا گرفت وگوشواره ام را میکشید وگوشم را زخمی کرد و خلخال از پایم در آورد و روسری ام را هم گرفت و در عین حال سخت می گریست. گفتم: چرا گریه می کنی؟ گفت: چطور گریه نکنم در حالی که دارم  لباس و زیور دختر رسول خدا را به غارت می برم؟ گفتم: خوب! بغارت نبر. گفت: نه! اگر من نبرم دیگری می برد!

     بله! اگر او نَبَرد دیگری می برد!؟ غارت می کند چون اگر او نبرد دیگری که می برد! یعنی هرج و مرج است و آن اموال رفتنی است بالأخره کسی آنها را میبرد پس بگزار او ببرد! این منطق در بلبشو های اجتماعی هم پیروان بسیار دارد منطق حاکم بر جامعۀ (یا اجتماع افراد پست و رذل). در مدیریت فاسد اقتصادی امروز هم آیا این منطق آشنا نیست؟ آیا این منطق در اینجا هم پیروان پست خود را نیافته است؟ فلان حقّ و فلان مال و فلان امتیاز به سبب بی عدالتی و مدیریت فاسد از دست صاحبش درآمده یا بدست صاحبان حقّ نمی رسد و تنها غارتگران میتوانند ببرندش! چون فضای مدیریت تاریک است و چراغ حقّ محوری و حقدهی و حقگویی خاموش است ونگاه   و بخور و بخور و هرکی هرکی است پس او که می تواند بد، میتواند غارت کند، غارت میکند!

    آن که دختر امام حسین را غارت میکند و میداند که طرف دختر پیامبر (ص) است و برایش گریه هم میکرد و کاملا باور داشت که کارش خطا و حرام و باطل است و با اینکه همۀ اینها را تشخیص داده است، امّا شرف و غیرت خود را زیر پا گذاشته است و دارد با دیگر مردان پست همانند خودش، برای اینکه پیشتر در منجلاب گمراهی و بی شرفی پیش برود مسابقه می دهد و تمام هم وغمش این است که دیگری از او جلو نیفتد در ربودن و غارت اما چشمش گریه میکند! یعنی چیزهایی بی مصرف هم از دین و ایمان میداند و احساسات انسانی بی فایده ای هم دارد اما عملش، عمل یک یاغیِ باغیِ وحشی است!

   آیا او نمی توانست به جای اینکه او را غارت کند او را یاری کند و نگذارد دیگران هم غارتش کنند؟ آیا از دیگر غارتگران میترسید؟ یا طمع به همان متاع کم بهای غارتی (یا به قول امروزی ثروت بادآورده) نمی گذاشت تغییر مسیر بدهد؟

   آیا آنان که امروزه بیت المال را، سرمایه های عمومی را در فضای خالی از مدیریت درست، به خود تخصیص میدهند یا برمی دارند و به سرزمین های دیگر می برند تفاوت زیادی با غارتگران اهل بیت امام حسین دارند؟ آن هم با این منطق که اگر من نبرم دیگری که می رباید؟         


   دربارهٔ انگیزهٔ امام حسین علیه السّلام، در قیام عاشورا، هر کس از ظنّ و نظر خویش چیزی گفته است، و امّا شنیدن انگیزهٔ قیام عاشورا اززبان خود حضرتِ سرور شهیدان امام حسین علیه السّلام(که در وصیت نامهٔ ایشان به برادرش محمد بن حنفیه آمده است.) بهتر و راهگشاتر و روشنگرتر است:
بعد از نام خدا و گواهی دادن به یگانگی خداوند، پیامبری محمّد(ص)، بهشت و دوزخ و معاد و رستاخیز، میفرماید:
. من خروج نكردم از سَرِ شور و هیجانزدگی، و نه از سرِ ناسپاسی و سرمستی، و نه برای تبهکاری و فَساد، و نه برای ستم و بيدادگري!
بلكه خروج من برای طلب اصلاح در امّت جدّم محمّد صلّي الله عليه وآله مي باشد. من مي خواهم امر به معروف نمايم ، و نهي از منكر كنم ؛ و به سيره و سنّت جدّم ، و آئين و روش پدرم عليّ بن أبي طالب عليه السّلام رفتار كنم . پس هر كه مرا بپذيرد و به قبولِ حقّ قبول كند، پس خداوند سزاوارتر است به حقّ. و هر كه مرا در اين امر ردّ كند و قبول ننمايد، پس من پایداری و شكيبائي در پيش می گيرم ، تا آنكه خداوند ميان من و ميان اين قوم، به حقّ داوری نمايد، و او بهترین داوران است. »

این روایه در منابعی چون تاریخ طبری و ارشاد شیخ مفید که در بیان واقعۀ عاشورا به اختصار نکات مهم را گفته اند و سخنشان هم در این باره معتبرتر است، نیامده است امّا متن آن متانت و قوت معنای کافی دارد و چشم اندازی که این روایه نمایان می سازد با روش و کارکرد امام حسین علیه السلام در زمان قیام، همخوانی و مطابقت کامل دارد و درست بودن آن مورد تأیید عقل هم هست.

   این روایه تفسیر روشنی از قیام عاشورا را بیان میکند و با دو دیدگاه یک حانبه گرای دیگر که در این باره مطرح بوده مقابله می ند و در واقه آنها را ردّ میکند. دو دیدگاه دیگر یکی این است که می گفت امام حسین به عراق آمد تا کشته شود و اهل بیتش به اسارت بروند تا این گونه قدرت حاکم آن روز یعنی یزید و بنی امیه رسوا شوند و در چشم مردم نامشروع و فاسد جلوه کنند و در پی آن، ایت قدرت ستمگر سقوط کند. خیلی از علمای دینی سنتی مثل جناب صافی گلپایگانی در کتاب " شهید آگاه " چنین نظری داشتند. و مرحوم شریعتی هم که البته با دیدگاه خاص خود که با دیدگاه امثال صافی متفاوت بود، چنین نظری به قیام امام حسین داشتند. که نطرشان در کتاب " حسین وارث آدم " مصوّر است.

     دیدگاه دوّم می گفت امام حسین برای تشکیل حکومت در کوفه و عراق به این سو آمد واما نه توانست به یارانش برسد و نه توانست بازگردد پس به هدفش نرسید.طرفدار سرسخت این دیدگاه مرحوم صالحی نجف آبادی بود که این نگاه خود را در کتاب " شهید جاوید " نمایان ساخت.

    این دو دیدگاه متقابل در دهه های پیش جنجالهای زیادی به پا کرده بود و فهم انگیزۀ قیام امام حسین را هم مشکل کرده بود. دیدگاه صالحی نجف آبادی و کتاب ایشان، "شهید جاوید" از آنجا که دین را به حکومت پیوند میداد از سوی انقلابیان ایران در دهۀ پنجاه طرفدارانی پیدا کرد. از طرفی چون این تحلیل نجف آبادی چنین القاء میکرد که امام حسین نمی دانست در آن موقعیت فاجعه بار کربلا گرفتار میشود،لذا از نظر برخی دیگر، او علم غیب امام را منکر شده یا محدود دانسته است پس در برابر او و کتابش شهید جاوید سخت ایستادند. مثلا صافی گلپایگانی کتاب شهید آگاه را در برابر و برای مقابله با کتاب شهید جاوید نوشت.

   از طرفی دیگر مطهری از "کتاب حسین وارث آدم" شریعتی سخت انتقاد کرد،درعین حالی که دیدگاه شهید جاوید هم نمپذیرفت.

      با اینکه دو دیدگاه فوق هردو زمینه های بحثهای مفید بسیاری را فراهم آورد و هنوز هم جای بحث دارند اما،  روایۀ فوق یعنی این سخنی که امام حسین (ع) در قالب وصیتنامه به برادرش محمد بن حنفیهف در وقع به شکل یک نامۀ گویا(با مخاطب عام) بیان شده است، فهمِ انگیزه و هدف امام حسین از قیام عاشورا را روشن میکند.

       مرحوم مطهری نیز در کتاب " حماسۀ حسینی " این روایه را برای انگیزۀ قیام حسین (ع) مایۀ تفسیر قیام قرار می دهد. و به کمک این روایه و دیدگاه برخواسته از آن تحلیل و تبیین بهتری از قیام عاشورا نسبت به دو دیگاه یکجانبه گرای مورد اشاره ارائه نموده است. هرچند کتاب و برخی مطالب ایشان نیز قابل نقد است. 

---------

[1]- از منابع: مقتل خوارزمی ج ۱، ص ۱۸۸-۱۸۹. الفتوح، احمد ابن اعثم کوفی، ج ۵، ص۲۱. مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص۲۴۰.
ذکرمنابع از سایت ویکی فقه.


    دو روز پیش تظاهرات سراسری جهانی در برابر شوندهای پدیدآورندهٔ تغییرات اقلیمی انجام شد. تغییراتی که به سوی نابودی محیط  زیست پیش می رود.
   تغییرات زیانبار و نابودگری که بارها از سوی دانشمندان هشدار داده شده است و اما  تمداران و استراتژیست ها و سودجویان اقتصادی توجهی به آن هشدارها نداشته اند.


   اما در کشور ما ایران و خاورمیانه حساسیتی در این باره دیده نشده است و ظاهرا تنها شمار بسیار کمی از دوستداران زمین در تهران، با دیگر جوانان زمیندوست جهان همآوا شده بودند. با این حال در خارج از ایران یکی از فعالان مؤثر در برانگیختن اراده ها برای درمان طبیعت زخم خورده از آلودگی صنعتی و کارسازی در برابر تغییرات اقلیمی یک خانم ایرانی بنام انصاری است.
   اما آنچه درخور و شایان توّجه در این روزها است اینکه رییس جمهور ایران بهتر است در سفر به نیوروک و در جایگاه بین المللی نشست سالانه، در این باره، به طور جدّی سخن بمیان آورد و ای کاش کشور ما هم به عنوان یکی از کشورهای مصمّم برای مقابله با تغییرات اقلیمی بشمار آید و گامهای عملی را در این زمینه نشان دهد.

    اما شاید پرسیده شود که چگونه این تظاهرات کنندگان در یک روز در سراسر جهان با هم هماهنگ شدند و با هم تظاهرات کردند؟ آیا آنها یک نهاد برای ساماندهی جهانی دارند؟ زیرا این تظاهرات جهانی در روز " پاکیزگی زمین " در سوّمین شنبه از سپتامبر که همگاه با سی ام شهریور ماه خورشیدی است البته این تظاهرت همزمان با اجلاس آب و هوایی سازمان ملل در ژوهانسبورگ بود.

   و نکتۀ دیگر اینکه برخی آمارهای شگفت انگیزدر بارۀ میزان آلوگی ناشی از کربن، از قول برخی رسانه ها و آنها بدون استناد به منبع خاص با اشاره کلی ومجمل " به برآوردهای علمی " می گویند که هر سال سی و هشت هزار میلیارد تن کربن وارد جوّ زمین میشود و (زیانش) برابر چهار بمب اتمی هیروشیما درهر ثانیه است!!!

     که شاید در آمار فوق 38000 میلیون صحیح باشد نه میلیارد، چون بر اساس برآوردی دیگر( آژانس اطلاعات انرژی آمریكا) میزان تولید گازهای گلخانه ای ده کشور اول حدود 20000 ملیون تن در سال است.


     در حالی که مسلمانان سرگرم جنگ نفت شده اند آن هم پس از آنکه سالهاست برای ابقاء حکومتهای موروثی و مستبد منطقه، جان هزاران انسان و اموال و آبادانیهای بسیار را قربانی کرده اند، حکومت هند علاوه بر آنکه درحال ظلم به مردم کشمیر است، در طمع  کشورگشایی و تصرف خاک پاکستان، رجزخوانی می کند.

    با اینکه دیدبان حقوق بشر از‌ هند میخواهد بازداشت‌شدگان کشمیری‌ را  که حدود چهار هزار نفر از فعالان ی اجتماعی کشمیری هستند، آزاد کند، یعنی در عین حال که حکومت هند از نظر بین المللی م به خاک و حقوق مردم جامو و کشمیر است، مقامات هندی مدعی کنترل و تصرف بخش پاکستانی کشمیر هستند.  وزیر خارجه هند  گستاخانه و آشکارا از تصمیم آیندۀ خود برای تصرف خاک پاکستان یعنی ضمیمه کردن کشمیر آزاد( بخش پاکستانی کشمیر) به خاک هند سخن میگویند. آیا هند جسارت چنین ادعایی علیه چین میتواند کرد که بخشی بخشی از کشمیر را تحت کنترل دارد.

     بجای آزادکردن جامو وکشمیر هوس تصرف پاکستان نیز کرده اند گرچه این سخن وزیر خارجۀ هند برای ما این معنی را دارد که آنها دست پیش را گرفته اند تا پس نیفتند اما همین سخنان و ادعاها هم اگر پاسخ کوبنده نگیرند باعث گستاخ ترشدن هندی ها و سست تر شدن مسلمانهای کشمیر و پاکستان و دیگر کشورهای اسلامی خواهد شد، امروزه بر ایران و ترکیه و عربها واجب است که جلوی هند به جامو و کشمیر را بگیرند که فردا دیر است مسئلۀ کشمیر مسئلۀ هند و پاکستان نیست مسئله ای است در وهلۀ اول مربوط به جهان اسلام و بعد مسئله ای مهمتر برای جهان است، برای جهانی که محتاج رعایت حقوق بشر و تلاش برای امنیت بین الملی است! .

    آیا وقت بیداری رهبران و مقامات ی کشورهای اسلامی نرسیده تا دست از نزاع و جنگ و اختلاف بردارند و راه صلح و گفتگو را پیش گیرند؟ آیا نمی بینید که نزدیک است کل خاور میانه به حال و روز افغانستان بیفتد؟


  آقای ترامپ با بستن قراردادهای تجاری و ی و نظامی  با عربستان، چنین وانمود می کرد که عربستان را در زیر چتر حفاظتی تجهیزات نظامی دفاعی خود قرارداده است و ظاهرا در پی این معاملات سود خوبی هم عاید دولت آمریکا کرده بود چرا که پس از آن سفر کذا، عربستان سعودی را به "گاو شیرده" تشبیه کرد(ظاهرا دهه های گذشته ماهاتیرمحمد نخست وزیر مای آمریکا را " گاو شیرده "عنوان کرده بود که او یعنی مای هایش را گرفته اند و برخی شاخهایش!) اما گویا حفاظتی برای عربستان در کار نبود! یا کنترل سامانهٔ پاتریوت در دست خود سعودیها نیست! ؟

    یعنی نگاه و تمایل دولت ترامپ یا کلا آمریکا به عربستان با هدفِ کسب منافع اقتصادی و ی یک جانبه است، نه دوستی با عربستان. یا اینکه صرفا دوستی بدون هزینه را در نظر دارند. و گویا سران سعودی خود به این فکر رسیده اند که این مدّت توسط بیگانگان به بازی گرفته شده اند. 

     اینک به نظر می آید آمریکاییها و همفکران آنها، دیگر به هدف خود رسیده و با سوء استفاده از اختلافهای قومی و مذهبی و بی خردیهای پادشاه و ولی عهد عربستان،(که جانشین پادشاه فقید عربستان، عبدالله شدند که باتدبیرتر از اینها بود.) آتش جنگی بین دو کشور مسلمان عربستان و یمن برپا کردند و همین مانده که عربستان را هم مستقیم درگیر جنگی وسیعتر با ایران کنند. که مسلمانکشی در خاود میانه افزایش یابد و بازار سلاح فروشی غربیها رونق گیرد. تمداران و رهبران منطقه باید مراقب باشند که دامنۀ جنگ در خاور میانه افزایش نیابد و بلکه صلح و آرامش به منطقه بازگردد.  


     از نظر برخی کارشناسان از سه  ماه تا دو سال زمان لازم است تا عربستان بتواند تأسیسات تخریب شده در حملات پهبادی را تعمیر و بازراه اندازی کند. و حدودا یک سال را باید در نظر گرفت. گرچه احتمال حملات بعدی هم باید مدنظر باشد. گرچه امیدواریم جنگ و ناامنی در منطقۀ ما پایان یابد.

      از آنجا که این تخریب در بخش تولید سهم اوپک رخ داده است،  بایستی جبران کمبود نفت تولیدی را کشورهای عضو اوپک برعهده گیرند و آیا ایران که در سالهای اخیر سهم تولید نفتش کاهش یافته بود می تواند برای جبران این کاهش تولید نفت در اولویت قرار گیرد یا نه؟

    اما نباید خاور میانه میدان جنگ گردد هیچ دلیل و توجیهی برای ادامۀ جنگ و رویدادن جنگی دیگر در منطقه وجود ندارد گرچه سران کشورهای منطقه تصمیم های و روشهای نا معقول زیادی در این سالها در تعاملات میان این کشورها، درپیش گرفتند و سران عربستان سعودی در این چند سال بعد از عبدالله، پادشاه فقید عربستان، طغیانگری و ستمگری و خطای بسیار کردند و بر فساد و ناامنی منطقه افزودند، اما با همۀ اینها راه صلح و گفتگو و صلاح باز است و میتوان جلوی جنگ و خرابی و خونریزی بیشتر را گرفت.

  


   کردهای غیور روژاوا (در سوریه) با سنگ و  آهن و کلوخ و هر سلاح سردی که بدستشان آمد به نظامی های م ترک و روسی حمله کردند تا نشان دهند که نمی گذارند سرزمینشان پایمال سربازان بیگانه گردد:

        اردوغان مدعی بود که برای مبارزه با تروریستها به خاک کردهای سوریه حمله کرده است.

    منبع: خبر شنبه آبان 98 رومۀ اطلاعات

   


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرباز ولایت classboard